اس ام اس ای روزگار خسته اماین آینده کدام بود
که بهترین روزهای عمر را حرامِ دیدارش کردم
اس ام اس ای روزگار خسته اممی توانی آنقدر خسته باشی
که خواب را که کابوس را
حتی مرگ را، پس بزنی؟
جهان جوابم کرده است
اس ام اس ای روزگار خسته امعقربه های ساعت خسته از تکرار
اما مرگ است خاموشی این تکرار
اس ام اس ای روزگار خسته اماگه خیلی مهربان شود ورق میزند
ولی اکثر اوقات
آدم رو مچاله میکند روزگار
اس ام اس ای روزگار خسته امصفحه های تقویم مرا یاد گذر زمان می اندازند
نمیدانم
پس کی زندگی شروع می شود
اس ام اس ای روزگار خسته امرنگ آرزوهایم این روزها خیلی پریده
تو اگر دستت به آسمانش رسید
چند تکه ابر نقاشی کن
تا دل من به ابرها خوش باشد
اس ام اس ای روزگار خسته امدلـــــــم مـــــی خــــــواهـــــــد
زنــــــدگــــی ام را
موقـــتــــــــ بــدهـــــــم دســــتـــــ یــــک آدم دیــــگــر
بـگــــــــویــــم تــــو بــــازی کـــــن
تــا مـــن برگـــردم
نــســــوزیـــهـا
اس ام اس ای روزگار خسته امعجـــــــــیب است
یــــک جای کــار اشکال دارد
نه به پدرم رفته ام
نه به مادرم
مــــــــن بر باد رفته ام
اس ام اس ای روزگار خسته امدیگر حالی نمی ماند
وقتی گذشته ات با آینده تبانی کرده باشد
اس ام اس ای روزگار خسته امروحم میخواهد برود یک گوشه بنشیند
پشتش را بکند به دنیا
پاهایش را بغل کند و بلند بگوید
من دیگر بازی نمیکنم
اس ام اس ای روزگار خسته ام